يه ساله نيمه ك نامزدم اصلا باهم مشكل نداشتيم اما الان يه هفته زست ك اصلا نميتونيم باهم كنار بيايم اصلا تفهم نداريم هرچي حرف ميزنيم داد و بيداد و عصباني ميشيم و قبلا اينطوري نبود يعني من خودم قبول دارم اخلاق بد و خرابي دارم و با هر چيز كوچيكي داغ ميكنم اما نامزدم اينحور نيست قبلنا هر چي رو هر چيز عصاني ميشدم زود دداريم ميداد با ارومي منو اروم ميكرد و اصلا نسبت ب هر چيزي ك بگم دعوا ميكرديم اين با رو خوش استقبال ميكرد و دعوا رو خاموش ميكرد اما الان تا ميگم چرا اينكارو نكردي يا چرا انجام ندادي و باهاش ميخوام قهر كنم يا اصلا بفهمه ناراحتم يا بگم من ناراحتم ميگه تو بيخود من كاري نكردم ك تو ناراحت بشي تو خودت رو همه چي ايراد ميگيري و داد ميزنه رو سرم اصلا يه ذره هم ب ناراحتيم توجه نميكنه و ميبينه ك عصبانيم جوابمو ميده و بحث ميكنه بهش ميگم الان قطع كن داغ كردم تلفنو قطع نميكنه خودم ك از روش قطع ميكنم پشت سر هم ز ميزنه ج ك ميدم بجايه معذرت خواهي و اروم كردنم باز بحث ميكنه الان يه هفتست روزي دوبار باهم بحث و دعوا داريم ديشبم ك دعوا كرديم باز امروز صبح هم دعوا كرديم اصلا هم گوش نميدهك چي دارم ميگم بخدا خسته شدم اونم خسته شده وله بيشترش حق با منه تو اين دعوا ها ولي اون همش حرف خودشو ميزهمثل اينكه من دارم با ديوار يا بلا نسبت يه ادم نفهمحرف ميزنم اين موضوع بيشتر اذيتم ميكنه ك حرفمو نميفهمه و حرف خودش ميخواد بزنه چيكار كنم بخدا خيلي خسته شدم ميگه امشب ميخوام بياك ببينمت ميگم نميخوام بيام اخه دلم شكست قبلنا تا ناراحتم ميكرد خيلي ب ناراحتيم اهميت ميداد و ميگفت چشم ولي الان عصبانيم داد ميزنم انقد امرو عصباني شدم فشار ب دندونام اومد ك درد دندون گرفتم بهش گفتم فقط سكوت كرد